اتوپرترۀ ایرانی / داوود آجرلو – نويسندۀ هنر و فلسفه
این پرترۀ مَن است که خودم نقاشی کردهام. هنرمندِ نقاشْ چه این جمله را بگوید یا نه، این جمله به تمام اتوپرتره های جهان اِلصاق است. جمله ای که پرسش های بنیادین و گاه ویران کننده ای در پی دارد، چه این پرسش ها را هنرمند، منتقد، نظریه پرداز و
پرسش از تاریخشناسی هنرِ معاصرِ ایران/شیوابیرانوند-پژوهشگر ودکتری فلسفۀ هنر
پرسش از تاریخشناسی هنرِ معاصرِ ایران، در تکافتادگیِ پرترهای پنهان پساساختارگرایی به عنوانِ یکی از رویکردهایِ معاصرِ تاریخنگاری و تجزیه تحلیل آثارِ هنری به جایِ پرداختن به کلِ تاریخ یک دوران یا کلِ آثار یک هنرمند در قالبِ مفاهیمی مثلِ «سبک» و «مکتب» به «تکاثر» و جزئیاتی میپردازند که خودِ
نقاشی “من” توسط “من” و دیگری / صالح موسوي خلخالي – دکتري فلسفه هنر
چکیده صوتی: تاریخ مختصر اتوپرتره پاسکال بونَفو، متخصص پرتره و اتوپرتره، نخستین اتوپرتره را اثر نقاش ایتالیایی فیلیپینو لیپي به سال 1485 ميلادي ميداند[1]. دلایل مختلفی دربارۀ آغاز اتوپرتره به عنوان یک موضوع برای تقاشی مطرح است. در این زمینه، دانيل اَرَس، متخصص تاريخ هنر، استفاده جمع
استیتمنت (مفهومنامه)
به نام او نه بودِ مَن انسان در پرتره به چهره درمی آید. بخشی از وجودش در پرتره پدیدار می شود و در گفتوگو با خود و دیگری، روایتی می کند به منزله کشف حجاب از چهره وجود. اگر تمام هستنده ها صورتی پدیدارشده دارند، انسان که موضع و موضوع