هفتادو
مَن در احاطۀ عدد نیستم؛ عددها مَن را بلعیدهاند.
تاریخی که عددها روایت میکنند، بازیِ حقیری است برای هرچه دور ماندن از اندیشۀ انتقادی و تحلیلی دربارۀ مَنِ تاریخی، دربارۀ انسانی که منام در نسبت با دیگری که انسان یا حیوان یا گیاه یا شیء؛ هرچه میخواهد باشد. با فرمالیسمِ ریاضی «دیوید هیلبرت» از قدیم و ریاضیات انسانگرای «روبن هِرش» در همین اواخر میتوان گفت دنیای عددها شکوهِ خودساختهای دارد از نظمی کمّی و منطقی قیاسی؛ وگرنه دانش اعداد اغلب خودش هم خودش را با نهایتِ خودش یعنی بینهایت دست میاندازد. در جغرافیِ متری و هزارۀ کیلویی، کیلوها و مترهای بینهایتی آمده و رفتهاند و در این عددها و نسبتهایشان چیزی برای مَن نیست، مگر حقیقتی جایی افتاده باشد که اگر مَن بخواهد اشارهاش کند، انگشت حساب و عدد را بهسمت ماهِ زیبای حقیقت میگیرد؛ خواه دیگران انگشت را ببینند و خواه ماه. هفتادو هرچند نسلی را از هندسهای نشان کرده از دهۀ 1370 خورشیدیِ ایران، اما دنبال حقیقتی است در مَنِ این نسل؛ پروژهای برای کشف حقیقتی. آغاز این پروژه، نمایش ویژوال هفتادو-1 با آثار یکی از این هنرمندان است.
هفتادو 1 : کروموزوم 7 / آذرخش سمیعی (17-24 دی)
از بیست وسه جفت کروکوزومِ هر انسان، تعدادی همان اند که در هر حیوان هم هستند؛ شاید هفت تا. مهم این است که اگر وضعیت موجود را به روایتِ بیولوژی، معاشرتِ کروموزوم های هر چندُم با هر چندُمِ دیگری رقم زده، اما آنچه می بینیم تمام احتمال ها نیست. شبکۀ موجود، کاوشِ زیستیِ تاریخ است فقط تا جایی که ما می بینیم و این یعنی گزینه های دیگری هم می توانستند/می توانند باشند. نام های دیگری، نشانه های دیگری و چیزهای دیگری در جهان دیگری که تنها ما نمي بینیم و این دلیل خوبی نیست که نباشند. کروموزوم 7 همه را هم که نه، وضعیت امروزِ بسیاری از ما را رقم زده/می زند.
